راتاراتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

دنیای راتا

درد مامان

1392/9/9 4:32
نویسنده : مامان لیلا
230 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم خیلی دلم برات تنگ میشه و هیچکس نمیخواد بفهمه و درک کنهدل شکسته

همه میگن یه روز خودت بزرگ میشی و برمیگردی ...............اخه پس کی/؟؟؟؟گریه

وقتی میبینم میای خونه اونم فقط برای چند ساعت و با بغل بابایی وخاله ومامان بزرگ ودایی ها وحتی اقاجون وهمه همه میری باهاشون بازی میکنی ولی حتی ماچ کردنت برام یه حسرته دلم به اندازه یه دنیا میگیره و بغض گلومو فشار میده و قلبم واسه بغل کردنت یه دل سیر پرپر میزنه ......

تا کی نمیخوای من مامانت باشم مگه اون موقع که تو شکمم بودی بهم قول ندادی هیچ وقت تنهام نمیزاری؟

پس تو هم؟اره مامان تو هم ؟؟سوال امروز بابایی منتم کرده بود که به خاطر من خونه نمیمونی .............اگه بدونی اون لحظه به من چی گذشت

بزار بزرگ شدی واینا رو خوندی میفهمی چقدر دوریت برام عذاب اور بود ولی من اون موقع نیستم

پسر خوبی باش برای همه زبون خوب داشته باش وبا حرفات دل کسی رو نشکون حتی دشمنت که امیدوارم همه دوست باشن تا...............

دوست دارم و فقط به خاطر تو زنده هستم ونفس میکشم عاشقتمقلب ماچ بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)