چرا بی تابی میکنی ؟...مامان فدات شه
دوباره بی اشتها شدی عزیزم جز شیر هیچی نمیخوری خیلی نگرانتم بردمت دکتر برات ازمایش انگل نوشت خدا رو صد هزار شکر سالم بودی مامان فدای اون دستات بشه که وقتی دکتر آزمایشگاه خواست ازت خون بگیره گریه کردی و بابایی رو صدا زدی...بمیرم برات خلاصه فهمیدم که گل پسر من داره دندون نهمش در میاد که انقدر بی قراره و هی گوشهاشو میکشه مبارکههههههههههه عشق مامان زودتر خوب شو دارم دق میکنم وقتی غذا نمیخوری دلواپست میشم تموم زندگی من توهستی راتا جون وقتی به آب میگی ما یا به شیر میگی مم بابایی ذوق میکنه و ادات رو در میاره الان چند روزه که روی انگشتهای پات راه میری و چه ماهرانه فدات بشم دوست دارم عزیزم ...
نویسنده :
مامان لیلا
23:29